دکتر محمدرضا سنگری، مدیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه در یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده به بررسی اهداف و ابعاد جهاد تبیین در قرآن پرداخته که درادامه میخوانید:
قرآن کتاب تبیین است و رسالت انبیا، تبیین و تبیان است؛ تبیین یعنی معلوم کردن مرزها، حریمها، خط قرمزها، خطرگاهها و جداکردن حق و باطل وقتی خطر درآمیختگی و اقتباس و شبهه میرود. زادگاه همه فتنهها ــ به تعبیر امیرالمومنین علی(ع) ــ فقر و فقد تبیین است: إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ، یُخَالَفُ فِیهَا کِتَابُ اللَّهِ وَ یَتَوَلَّى عَلَیْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَى غَیْرِ دِینِ اللَّهِ. فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ یَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِینَ، وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِینَ.
آغاز پدید آمدن فتنهها، هواپرستی و بدعتگذاری در احکام آسمانی است، نوآوریهایی که قرآن با آن مخالف است و گروهی (با دو انحراف یاد شده) بر گروه دیگر سلطه و ولایت یابند که برخلاف دین خداست، پس اگر باطل با حق آمیخته نمیشد، بر طالبان، حق پوشیده نمیماند و اگر حق از باطل جدا و خالص میگشت زبان دشمنان قطع میگردید.
در ادامه این خطبه علی(ع) از پنهانشدن دشمن پشت حق، لعابی از حق به باطل زدن و در آمیختن حق و باطل و ساختن فضاهای مهآلود و غبارزده و لغزاننده را اساس کار دشمن میشناساند و نتیجه این کنش شیطانی را، چیرگی و سلطه شیطان میداند و در این میان تنها کسانی را رهایافته معرفی میکند که مشمول لطف و رحمت الهی باشند.
اگر این شیوه شیطانی را مستمر بدانیم که چنین نیز هست، جهاد تبیین نیازی مستمر و مداوم خواهد بود. وقتی شیطان خناس ــ بسیار رونده و آینده است ــ جبههداران تبیین نیز باید پیوسته و مستمر، در مرصاد و کمینگاه باشند و عقلانیت تخریبی دشمن را رصد کنند و دانشمندانه، بینشمندانه و روشمندانه با آن مقابله کنند.
در بیان قرآن جهاد تبیین با اهداف هفتگانه زیر صورت میپذیرد:
۱. تبیین برای تقویت اندیشهورزی و تفکر؛ «کَذالِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» (بقره:۲۴۲) تبیین، زمینهساز تعالی اندیشهها و زدودن ابهامها، تشکیکها و تردیدها میشود، همانگونه که پیشتر اشاره شد، مسئولیت انبیا، تبیین و روشنگری بوده است، و معلوم است که «اسوه» بودن پیامبران ایجاب میکند که جهاد تبیین در مرکز توجه پیروان، باورمندان و رهپویان راه پیامبران باشد.
۲. تبیین زمینهساز راه شناسی و راه یابی است؛ «کَذالکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ» (آلعمران ۱۰۳) تلاش و تکاپوی راه ستیزان، طرح بیراههها و کجراههها فراروی «روندگان» است یا راه را در انبوه غبارها پوشاندن است. اینجا رسالت بزرگ جهادگران تبیین غبارنشانی و نشاندادن راه در نهایت وضوح و روشنی است. وقتی بداندیشان برای وارونهسازی افکار و تخریب ایمان و باورهای مردم بهوسیله انبوه رسانهها و با استفاده از هزاران متخصص هنر و رسانه و پشتیبانیهای هنگفت مالی و امنیتی به میدان آمدهاند تا راه گم شود. مجاهدان عرصه تبیین باید به میدان بیایند و با شناخت دقیق و عمق شیوههای دشمن و با بهرهگیری از همه ظرفیتها و امکانات، «روشنگری» و «راه» نمایی کنند.
۳. هدف دیگر تبیین در نگاه قرآن «درک حقیقت» و نمایاندن حقیقت در مقابل نشاندادن چهره «باطل» است؛ «سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ» (فصلت: ۵۳) تبیین «حق» و در مقابل آن تبیین و نقاببرداری از چهره باطل که به تعبیر رهبر انقلاب با پنجههای چدنی پنهان کرده در مخمل به میدان میآید از رسالتهای افسران جهاد تبیین است، نیرنگ و فریب، غوغاسالاری، شبهافکنی، تلاش در تحقیر و تمسخر و نادیده انگاری حق و تمسک به درشت نمایی ضعفها و پنهانکردن موفقیتها از شگردهای همیشگی جبهه باطل است. شناساندن حق و رسواسازی ترفندها و دسیسههای باطل، وظیفه و فریضه مجاهدان میدان تبیین است.
۴. دیگر هدف تبیین در قرآن «رفع اختلاف» است، اختلاف افکنی و ایجاد فضای متفاوت، تخالف و تعارض نگاه هرچند ممکن است از برنامههای دشمن باشد اما گاه زاده طبیعی منظرهای گوناگونی است که به سمت مسائل و موضوعات گشوده میشود؛ قرآن، خود را مبین و رفع و دفع کننده «اختلاف»ها معرفی می کند؛ «وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلَّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ»(نحل: ۶۴) اختلافزدایی زمانی ممکن و میسر است که ورودگاه اختلاف، فرآیند اختلاف و دانش و روش اختلافزدایی را بدانیم؛ مجاهدان میدان تبیین با ریشهیابی اختلافات و گونهشناسی اختلافات، بهترین و روش و شیوه را برای زدودن اختلافات برمیگزینند.
۵. هدف دیگر تبیین در قرآن نگاهدارندگی از خطا و لغزش است؛ «کَذالِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ» (بقر: ۱۸۷) کار پروردگار و به تبع آن، انبیا و اولیایی الهی، رساندن انسانها و هدایت آنها به سمت تقوا یا «پایش و خویشتن بانی» است. تکاپوی شیطان و پیروان شیطان زمینهسازی برای خطا، لغزش، خروج از خط، کنارکشیدن از میدان و افتادن به دامچاله انحراف و تباهی است. در جهاد تبیین، شناخت و شناساندن «لغزشگاهها» روشهای «حفاظت و نگهبانی از ایمان، دستاوردها و سرمایهها» بایسته و لازم است. سالکان و مجاهدان میدان تبیین باید شبههشناس، آفتشناس و عالم به هر آنچه تقوای اجتماعی را تهدید میکند باشند؛ تقوای سیاسی، تقوای اجتماعی، تقوای فرهنگی هماره در معرض خطر است و همین طلب میکند که حفاظت و صیانت و هشدار و انذر نیز مستمر و مداوم باشد
۶. بهانهزدایی از دیگر اهداف تبیین در قرآن است؛ «لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّهٌ بَعْدَ الرُّسُلِ»(نساء: ۱۶۵) برای اینکه بهانهمندان نگویند «نمیدانستم»، «کاش به من گفته بودند» و … لازم است «حجت» بر اینگونه افراد تمام شود. جهاد تبیین راه را بر عذر و بهانه و توجیه میبندد.
۷. بازدارندگی دشمن، میدان را از دشمن گرفتن و به دیگر زبان به جای انفعال، فعالانه در میدان بودن از اهداف جهاد تبیین است؛ «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ» (انفعال: ۶۰) در این آیه آمادهکردن و آمادگی دائمی (اعدوا) و به میدان آوردن همه توان (قوه) و همه امکانات (امکانات نظامی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و …) برای ایجاد ترس و بازدارندگی (ترجون) در دل دشمنان دین و مردم (عدوالله و عدوکم) توصیه شده است. میتوان دریافت که نباید منتظر دشمن ماند تا ببینیم «او چه میکند» تا «ما چه کنیم» بلکه باید پیشدستانه، فعالانه به میدان قدم گذاشت و حتی پیشبینی کرد تا پیش از اقدام دشمن، طرح و نقشه و نیرنگ او را خنثی ساخت.
با درنگ و تأمل در آیات و روایات در مییابیم که جهاد تبیین:
۱. مسئولیتی همگانی است، هرچند نخبگان و دانشوران نقشی خطیرتر و سنگینتر برعهده دارند.
۲. جهاد تبیین، مستمر و مداوم و همهگاهی است و به فصل خاص و زمان خاص اختصاص ندارد.
۳. جهاد تبیین، مکانمند نیست و همهجا باید صورت گیرد و اختصاص به مسجد و منبر و رسانههای مکان و زمانمند ندارد؛ خانه، خیابان، رسانهها و .. همه و همه فرصت تبییناند.
۴. جهاد تبیین به کارگیری همه امکانات، ظرفیتها و موقعیتها را میطلبد، بنابراین همهچیز و همهکس در خدمت جهاد تبیین قرار گیرد
۵. جهاد تبیین هم عمل است و هم عکسالعمل، هم دفاع است و هجوم، هم پیشگیرانه است و هم پبشتازانه.