چگونه با آسیب‌های اجتماعی مقابله کنیم؟


پدیده آسیب اجتماعی از جمله مشکلات عمده بشری در قرن حاضر و گذشته بوده و میلیون‌ها انسان را درگیر خود کرده است. روند رشد آن رو به گسترش بوده و بر خلاف انتظار روش‌های مداخله‌ای نیز تأثیر قابل ملاحظه‌ای در آن نداشته است. در تعریف آسیب اجتماعی می‌توان گفت آسیب‌های اجتماعی نظم جامعه را برهم می‌زنند و هنجارهای آن را مورد تعرض قرار می‌دهند. افزایش ناهنجاری نشانه‌ای از وجود بحران است و نظم اجتماعی را تهدید می‌کند. روند رو به رشد آسیب‌های اجتماعی، ضرورت مداخله اصولی و به هنگام و تفکری جامع و عزم همگانی برای پیشگیری را می‌طلبد. در تعریف دیگری از آسیب اجتماعی می‌توان گفت هر رفتاری که به طریقی با انتظارهای مشترک اعضای جامعه سازگاری ندارد و بیشتر افراد آن را نادرست و ناپسند می‌دانند یک نوع آسیب اجتماعی است. همچنین هر نوع عمل فردی یا جمعی که در چارچوب اصول اخلاقی قرار نگیرد یا منع قانونی و قبح اخلاقی داشته باشد به نوعی یایک نوع آسیب اجتماعی تلقی شده یا ریشه و منشأ آسیب اجتماعی شناخته می‌شود. آسیب‌های اجتماعی مسائل، شرایط یا مواردی هستند که جامعه آنها را به منزله خطری برای راه و رسم زندگی یا آسایش خود میداند لذا ضرورتاً باید در جهت کاهش آن برنامه‌ریزی و اقدام شود. تغییرات متعدد ناشی از عوامل مختلف، عدم تطابق و رشد ناهماهنگ غیرمادی و تضادهای فرهنگی و اجتماعی در سازگاری اجتماعی مشکلاتی ایجاد خواهد کرد. متأسفانه مطابق آمارهای موجود هر ساله بیش از ۱۵ درصد آسیب‌های اجتماعی رشد داشته‌اند. باتوجه به اینکه آسیبهای اجتماعی پدیده‌های متغییر و نسبی هستند ممکن است برحسب زمان و مکان تغییریابند. به هر حال از عمده‌ترین آسیب‌های اجتماعی رایج در جامعه ما می‌توان به پرخاشگری، خودکشی، اعتیاد، قاچاق مواد مخدر، سرقت و جرایم مالی و روسپیگری و فرار دختران از خانه اشاره کرد. آنچه امروز در یک جامعه آسیب یا کجروی نامیده می‌شود، ممکن است در یک جامعه یا زمان دیگر به عنوان آسیب تلقی نگردد. مشکل وقتی جنبه فردی دارد ممکن است برای حل آن همکاری روانشناسان و مشاورین حوزه ضروری به نظر برسد اما در خصوص آسیب‌ها و مشکلات اجتماعی با توجه به تفاوت زمینه‌ها، انگیزه‌ها، ابعاد و علل آسیب نیازمند بررسی دقیق و مطالعه ریشه‌های ایجاد آسیب و انحرافات در جوامع هستیم به‌طورکلی جوامعی که آسیب اجتماعی در آنها بالاست چندین ویژگی عمده دارند: 
۱- فاصله طبقاتی در آنها محسوس است. 

۲- در معرض تغییرات سریع فرهنگی هستند. 

۳- در زمینه ارتباطات تغییرات قابل ملاحظه‌ای دارند. 

از سوی دیگر عواملی که باعث بروز این انحرافات می‌شوند، یکی نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی است، گاهی فرد در موقعیت خود نقش‌های اجتماعی مناسب را نمی‌یابد. عدم تعهد به معیارها و تردید در اصالت آن، عدم پایبندی به قوانین و سرانجام کشش به سوی انحرافات اجتماعی ایجاد خواهد شد. همچنین مسائل فرهنگی حاکم بر محلات فقیر نشین شاید منشأ بسیاری از انحرافات باشد. همچنین عدم تجانس افراد و ازدیاد جمعیت خصوصاً در شهرهای بزرگ می‌تواند در ابعاد انحرافات موثر واقع شود. این در واقع همان افزایش جمعیت در حاشیه شهرها است. مساله بعدکثرت کار به دلیل زیاده طلبی ناشی از چشم و هم چشمی اغلب موجب تضعیف روابط عاطفی و انسانی خانواده‌ها شده و این عامل نیز می‌تواند زمینه مساعدی برای کشش به سوی انحرافات باشد. یکی دیگر از عواملفشارهای متعدد ناشی از فقر مالی و عدم بینش ناشی از محرومیت تحصیلات والدین، ناآگاهی والدین و محیط‌های ناامن خانوادگی و نزاع و ستیز والدین موجبات ایجاد فضای متشنج خانواده شده که منشأ اغلب انحرافات خصوصاً در قشر جوان و پدیده فرار دختران از خانواده شده است. در برخی موارد مشکلات جسمی و روانی افراد نیز ممکن است زمینه ساز ایجاد آسیب‌های اجتماعی شده و می‌تواند این موضوع یکی از دلایل ایجاد آسیب در جامعه محسوب شود. اما راه جلوگیری از این آسیب‌ها نیز به دو دسته تقسیم می‌شود، یک سری رفتارهایی که مانع بروز این آسیب‌ها در کوتاه‌مدت می‌شوند که به آنها سطحی و سخت افزاری می‌گویند شامل زندان و محرومیت که تجربه ثابت کرده اثرات آن مقطعی بوده و تاثیر مطلوبی در جامعه نداشته است. اما اگر بخواهیم به در بلندمدت مانع از بروز این آسیب‌ها بشویم باید به صورت ریشه ا ی و نرم افزاری به آن بپردازیم. درونی کردن ارزش‌ها و هنجارها، آموزش مهارت‌های اجتماعی از کودکی از جمله مهم‌ترین راهکارهای افزایش آسیب‌های اجتماعی به شمار می‌روند. نباید فراموش کنیم که عوامل بسیاری دخیل در ایجاد آسیب‌ها در جامعه بوده اما به هر حال بهترین راه‌حل‌ها در پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی استفاده از توان و ظرفیت مردم در چهارچوب قانون برای این امر مهم است. افزایش سطح آگاهی‌های عمومی به هر طریق مقدور شامل برگزاری جلسات سخنرانی، نمایشگاه‌ها، تهیه و نصب بنر، توزیع بروشور می‌تواند سهم بسزایی در کاهش آسیب‌ها داشته باشد. آنچه مسلم است هزینه پیشگیری قطعاً از هزینه‌های درمان کمتر و انجام آن انسانی‌تر و معقول‌تر است.