جهاد تبیین


جهاد تبیین اصطلاحی است که به دنبال سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی در اردیبهشت سال ۱۳۹۵ش، مورد اشاره قرار گرفته، و در آذرماه سال ۱۴۰۰ش، جهت روشن کردن افکار عمومی نسبت به فعالیت‌های انجام شده در نظام جمهوری اسلامی ایران مطرح شد. نوشتار پیش رو ضمن بیان واژه‌های «جهاد» و «تبیین» به اهمیّت و جایگاه آن و آثاری که تبیینِ حقایق در جامعه مانند جلوگیری از تحریف، ایجاد گفتمان، از بین رفتن مشکلات و …، دارد، می‌پردازد. علاوه بر این، جهاد تبیین الگوها و الزامات اخلاقی‌ای دارد که در صورت رعایت آن‌ها، اثربخش خواهد بود.

ترکیب دو واژه «جهاد» و «تبیین» از سوی رهبر معظم انقلاب، به‌صورت توأمان[۱] به‌ معنای تلاش جهت مقابله با اهداف دشمن، جهت غبار آلوده کردن ذهن جوانان و عموم مردم است. چراکه واژه‌ی «جهاد» عبارت است از مبارزه و تلاش و کوشش در راه پیشبرد هدفی که با درگیریِ با دشمن همراه است.[۲] بر این اساس هر تلاش و کوششی جهاد نخواهد بود.[۳] زیرا از شرایط اصلی جهاد، مقابله با حرکت خصمانه و غرض‌آلود دشمن است.[۴]

واژه‌ی «تبیین» به معنای روشنگری، بیان منطقی، مستدل و دور از هیاهو و جنجال است.[۵] زیرا مساله «تبیین» و بیان حقیقت، از عمده اهداف انبیاء الهی بوده است. چراکه عدم شناخت حقیقت، عامل مهمِ گمراهی انسان است.[۶] به‌همین جهت بایستی حقیقت را آشکار کرده و گره‌های ذهنی را باز نمود.[۷] بر این اساس جهاد فکری نیز از انواع جهاد بوده و باید دشمنی را که ممکن است از طریق انحراف فکر و‌اندیشه‌ها، انسان را در ورطه‌ی خطا و اشتباه‌ انداخته و عنصر جوان و عموم مردم را غافل نماید؛ از آن جلوگیری نمود.[۸]

۲ – اهمیت و جایگاه

مساله «جهاد تبیین» به تصریح قرآن کریم (لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنّٰاسِ وَ لاٰ تَکْتُمُونَهُ‌.)[۹] اهمیّتی بسیار ژرف دارد، چراکه هم جنبه‌ی الهی دارد، هم جنبه‌ی انسانی دارد. بدین‌بیان که تبیین، دستگیری از دل‌ و ذهن‌ِ ِانسان‌هایی است که دچار عدم علم، شک و جهالتند.[۱۰] به‌همین جهت مواجهه با حرکتِ گمراه‌کننده‌ای که هدف دشمن بوده و فکر، ذهن جوان و عموم مردم را در ابهام و شک نگه می‌دارد؛ از مسیر جهاد تبیین، قابل جلوگیری و خنثی کردن است. زیرا بر اساس این آیه شریفه (اَلَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسٰالاٰتِ اللّٰهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لاٰ یَخْشَوْنَ اَحَداً اِلاَّ اللّٰهَ‌.)[۱۱] مهم‌ترین وظیفه تبلیغ و تبیین است.[۱۲] به‌گونه‌ای که آیت ‌الله خامنه‌ای در بیان اهمیّتِ این موضوع می‌فرماید:

«شما روایت کنید حقایق جامعه‌ی خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را. شما اگر روایت نکنید، دشمن روایت می‌کند؛ شما اگر انقلاب را روایت نکنید، دشمن روایت می‌کند؛ شما اگر حادثه‌ی دفاع مقدّس را روایت نکنید، دشمن روایت می‌کند، هر جور دلش می‌خواهد؛ توجیه می‌کند، دروغ می‌گوید آن هم ۱۸۰ درجه خلاف واقع؛ جای ظالم و مظلوم را عوض می‌کند.»[۱۳]

بنابراین تبیینِ حقیقت و اطلّاع‌رسانی به افکار عمومی بسیار مهم است؛ زیرا در یکی از جریان‌های تاریخی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم)، خدای تعالی نیز از طریق آیه‌ی (وَ اِذْ تَقُولُ لِلَّذِی اَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَاَنْعَمْتَ عَلَیْهِ اَمْسِکْ عَلَیْکَ زَوْجَکَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِی فِی نَفْسِکَ مَا اللَّهُ مُبْدِیهِ وَتَخْشَی النَّاسَ وَاللَّهُ اَحَقُّ اَنْ تَخْشَاهُ.)[۱۴] اطلّاع‌رسانی کرد و حقیقت قضیّه (دستور ازدواج حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) با همسر مطلّقه زید «پسرخوانده پیامبر اکرم»)[۱۵] را نشان داد.[۱۶] همچنین در ماجرای مجاهدت‌های حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها)، این بزرگوار جهاد تبیین و جهاد روایت را، راه‌انداخت؛ نگذاشت و فرصت نداد که روایت دشمن از حادثه غلبه پیدا کند؛ کاری کرد که روایت او بر افکار عمومی غلبه پیدا کند.[۱۷]

با توجه به مطالبی که در اهمیّت جهاد تبیین، عنوان شد می‌توان به این مهم اشاره نمود که تفکّر اسلامی بر مبنای آیه‌ی شریفه (فَاِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ.)[۱۸] اهمیّت و جایگاه تبیین در روش‌ِ اندیشدن ِجامعه است.[۱۹] چراکه یکی از مهمترین حرکت‌های جهادی ائمه (علیهم‌السّلام) بر اساس حدیث شریف «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً اَحْیَا اَمْرَنَا.»[۲۰] «جهاد تبیین» بوده و بر آن تاکید ورزیده‌اند.[۲۱]

۳ – ثمره و آثار تبیین

تبیین به‌صورت مجاهدانه اگر در بستر فکر و‌ اندیشه‌ی اسلامی و رعایت شرایط، شاخصه‌ها و مؤلفه‌های آن، که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهد شد، صورت پذیرد آثاری ژرف در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و …، به‌دنبال خواهد داشت که برخی از آن‌ها عبارتند از:

۳.۱ – جلوگیری از تحریف

یکی از جلوه‌های مبارزه با تحریف «جهاد تبیین» است. به‌این بیان که امروز دشمن، به دنبال تحریف حقایق در چشم مردم است تا بتواند عمل و بازو و اراده‌ی مردم را به‌سمت گمراهی بکشاند؛ [۲۲] که یکی از نمونه‌های آن تطهیر رژیم طاغوت (رژیم پهلوی) است.[۲۳]‌ در حالی که سم‌پاشی و تشویش اذهان و افکار جوانان و پوشاندن چهره‌ی تابناک اسلام و منحرف ساختن جوانان با عناوین فریبنده و رنگارنگ، از مهمترین آسیب‌های فکری بود که توسط رژیم پهلوی رقم می‌خورد.[۲۴]

بر این اساس امروز همه‌ی افراد، ـ چه کسانی که بیاناتشان در حوزه‌های وسیع کاربُرد دارد، چه کسانی که در حوزه‌های کوچکتر سخنانشان مؤثّر واقع می‌شود ـ اگر دیدند حقایق و محکمات اسلام و انقلاب مورد تحریف قرار می‌گیرد، وظیفه دارند تبیین کنند.[۲۵]

امام ‌خمینی در تحلیل انحراف به سه حوزه فردی، اجتماعی و سیاسی توجه دارد؛ در تحلیل انحراف فردی طبق آموزه‌های قرآن کریم معتقد بود انسان مختار است که میان صراط مستقیم و راه کج، یکی را انتخاب کند و اگر از راه راست دور شود، منحرف است[۲۶] همچنین تخطی از دین و احکام دینی، اعمال خلاف اخلاق و هر کاری را که مورد رضایت خدا نباشد، عامل انحراف می‌دانست، [۲۷][۲۸] بنابر نظر ایشان، چنین انحرافی برخاسته از خودخواهی است که در حب دنیا تجلی کرده‌ است و انسان را به کج‌روی و خطا می‌کشاند به باور امام‌ خمینی تربیت نکردن نفس موجب بیماری‌های گوناگون روحی و فساد اخلاقی و انحراف می‌شود، در این راه علم و دانش، بدون توجه به خدا و معنویت و برای کسب مال و مقام، نیز موجب انحراف است.[۲۹][۳۰][۳۱] امام‌ خمینی در تحلیل انحراف اجتماعی نیز بر این باور است که جامعه متشکل از فرد فرد انسان‌هاست و چنان‌که انحرافات فردی برطرف شود، جامعه نیز از لغزش و کج‌روی در امان می‌ماند ازاین‌روی ایشان بر رعایت قانون در جامعه اسلامی توسط تمامی اعضای آن، اعم از مسئولان و مردم تاکید می‌کرد و اساس عامل کج‌روی را شکستن قوانین جامعه می‌دانست. از سوی‌ دیگر از نظر امام‌ خمینی انحراف فکری و فرهنگی، خطرناک‌ترین نوع انحراف است و فراموش کردن اهداف اصلی و مشغول شدن به مسائل فرعی و اختلاف بر سر آن را از مصادیق انحراف فکری می‌دانست. همچنین امام‌ خمینی در بعد سیاسی، ضمن تاکید بر حکومت عادل و صالح، انحراف ملت‌ها را برخاسته از انحراف حکومت‌ها می‌شمرد و ریشه انحراف حاکمان را گرفتاری در هواهای نفسانی، وابستگی به شرق و غرب و تلقی جدایی دین از سیاست ارزیابی می‌کرد از دیدگاه ایشان روی کار آمدن خاندان پهلوی و جایگزینی و ترویج فرهنگ غربی به ‌جای فرهنگ اسلامی ازجمله عوامل مؤثر در شکل‌گیری انحرافات و کج‌روی‌های سیاسی بوده‌ است.[۳۲]

۳.۲ – ایجاد گفتمان

ارائه تبیین صحیح و جامع، گفتمان جدیدی را در موضوعات و مسائل مختلف ایجاد می‌کند که عامل مهمی است جهت عملیاتی شدن ارزش‌های انقلاب که ریشه در مبانی محکم دین دارند. به این معنا که یکی از نتایج تبیین، باعث شکل‌گیری گفتمان در جامعه می‌شود که تاثیر ژرفی در تحقق پیدا کردن آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب دارد. به‌همین‌ جهت امام خمینی جهت به‌ثمر نشاندن نهضت و انقلاب مردمی، همه‌ی تاثیرگذاران در این جریان را به تبیین جنایت‌های شاه وا داشته و آن را به‌عنوان مساله‌ای عقلی، شرعی و جدانی تکلیف می‌نماید.[۳۳] زیرا ایجاد یک فکر، یک گفتمان، یک جریان فکری در جامعه، به دست خواص و‌اندیشمندان جامعه است؛ آن‌ها هستند که می‌توانند فکر ملت‌ها را به سمتی جهت داده و هدایت نمایند که مایه‌ی نجات ملت‌ها شود؛[۳۴] و این مهم با تبیینِ لازم ـ تبیین منطقی، تبیین عالمانه و دور از زیاده‌روی‌های گوناگون ـ حاصل می‌شود؛ با زبان صحیح، با زبان علمی و منطقی و با زبان خوش، بایستی این مطالب را منتقل کرد.[۳۵]

۳.۳ – حفظ پشتوانه اجتماعی

از دیگر آثار تبیین با لحاظ شیوه‌ها و شرایط مطلوب آن، حفظ حضور مردم در صحنه‌های مهم اجتماعی است. زیرا اگر تبیین به‌هنگام و درست انجام پذیرد، اهداف دشمن جهت نا امیدسازی، شک و تردید و بدبینی به نظام اسلامی در بین جمعیّت جوان و عموم جامعه، از بین خواهد رفت. چراکه غفلت از حیله‌های دشمن، فرصت‌آفرین بوده و این مهم در توصیه‌های حضرت امیر (علیه‌السلام) مورد تاکید قرار گرفته است.[۳۶] زیرا آن حضرت (صلوات‌الله‌علیه) در این خصوص می‌فرماید: «مَن‌ نامَ‌ لَم‌ یُنَم عَنهُ؛ آن‌که به خواب رود، (بداند که‌) دشمنِ او نخوابیده است.»[۳۷] بر این اساس جهت حفظ پشتیبانی‌های مردمی بایستی روشنفکران، نویسندگان، شاعران علمای دین ـ که وظیفه‌ی سنگین‌تری دارند ـ این مهم را برای مردم تبیین کنند که در کجای راه قرار دارند و ایشان را آگاه و با بصیرت نگه دارند.[۳۸]

۳.۴ – از بین رفتن مشکلات

هنر تبیین اگر به‌هنگام، توسط علما، اهل فرهنگ و ادب که با دل‌ها و افکار ملّت‌های مسلمان سر و کار دارند، درست و منطقی صورت پذیرد؛ اراده و توانمندی‌های مردم، مشکلات و سختی‌ها را مرتفع خواهد نمود.[۳۹]