آسیب اجتماعی طلاق


طلاق به عنوان یکی از آسیب های اجتماعی تلقی می شود.

طلاق به معنی پایان زندگی مشترک و جدا شدن همسران از هم می باشد.

بيكاری ، اعتياد به مواد مخدر، فقر اقتصادی، مهاجرت، اختلاف طبقاتی و رویای به دست آوردن زندگی بهتر از عواملی است كه فشارهای روانی زیادی را بر زندگی مشترك زن و مرد وارد می كنند. در بسياری از این موارد، به دليل سستی پایه های زندگی و نبود تفاهم و شناخت زوج ها از یكدیگر ، زندگی مشترك زن و مرد حتی با داشتن فرزند و زندگی مناسب به جدایی می انجامد كه این مساله نيز بر آسيب های اجتماعی می افزاید. اگر بپذیریم كه بين مرد و زن تفاوت های فيزیكی و روحی بسياری وجود دارد، آن گاه زن و مرد با شناخت بيشتر می توانند به تفاهم و درك متقابل در زندگی مشترك برسند.
روانشناسی می گوید: گرایش و رویكرد خانواده ها از سنتی به مدرن ، موجب بروز نابسامانی های مختلف در جامعه شده است. زنان ما بعضا دارای خواسته های خاص خود هستند كه این خواسته ها در تناقض با فرهنگ سنتی خانواده ها قرار گرفته و تنش بين اعضای خانواده ها را افزایش می دهد. نا به سامانی در خانواده ها و كم اعتنایی به حقوق زنان باعث بالا رفتن آمار طلاق ، اعتياد، خودكشی، افزایش كودكان خيابانی و سستی پایه های نظام خانواده می شود.
پایداری در ازدواج هرگز کار راحتی نيست.

زندگی مشترک ترکيبی از وجود دو نفر است که باید با هم در تمام شرایط زندگی کنند. زن و شوهرها از دو فرهنگ متفاوت می آیند که حتی ارزش های خانواده شان با هم یکی نيست. هر یک از آن ها شخصيت های متفاوتی دارند و ممکن است در درجه اول نقاط مشترک بسيار کمی را برای زندگی در کنار هم داشته باشند. در زندگی امروز ازدواج به علت استرس های موجود یک امر بسيار پرخطر تلقی می شود. زندگی چنان سخت و پيچيده شده است که انتظارات زوجين از یکدیگر با زمان های گذشته بسيار فرق کرده است.

بنابراین برای همسران کم توان و بی تجربه بسيار مشکل است که در چنين شرایط پر از استرسی با یکدیگر زندگی کنند و از این رو برخی از زندگی ها پس از چند سال و گاه حتی چند ماه با شکست روبه رو می شود. یکی از پيچيده ترین مشکلات در این شرایط، وجود بچه هایی است که والدین آن ها از هم طلاق گرفته اند. آمار طلاق به نسبت دهه های قبل بسيار بالا رفته است و آمار دهه های ۶٠ و ٧٠ ميلادی به نسبت دهه های قبل بسيار بيشتر است. از این رو مشکلات کودکانی که والدینشان از هم طلاق گرفته اند، بسيار حائز اهميت است. طلاق برای اغلب زن و شوهرها دردناک است، اما برای فرزندان آنها که حتی درکی از مشکلات و مسائل پيچيده زندگی ندارند دردناک تر است آنها اغلب گریه می کنند و احساس نا امنی دارند.

بررسی ھا نشان می دھد در حال حاضر طلاق مھمترین معضلی است كه جامعه از آن رنج می برد.

  طلاق چيزی است که تمام خانواده را تحت تاثير قرار می دھد و ممکن است تبعات آن تا آینده دور ھم ادامه داشته باشد. اگر طلاق بدون کمک یا مشاوره دیگران صورت بگيرد، ممکن است از نظر اقتصادی روی ما تاثير داشته باشد یا از نظر روانی، به ما ضربه بزند. اما اگر طلاق به درستی صورت بگيرد، شاید پس از مدت ھا فرصت یک زندگی راحت را در اختيارمان قرار دھد یا ما را از زندگی پرکابوس گذشته رھا کند. علت طلاق ھرچه باشد، نياز به کمک و توجه دارد.